امشب تیم ملی هلند مقابل اتریش بازی خواهد کرد
پیتر هیبالارا به عنوان مربی‌ایشناخته سده در زمینه دفاع و پرس کردن تیم حریف در حلتهای مختلف بازی معروف است، او نه تنها از بازی با توپ و مالکیت توپ در فوتبال لذت می‌برد، بلکه از بازی بدون توپ نیز لذت می‌برد، یعنی عملکرد تیمش در زمان از دست دادن تو دارد همیشه برزسی میکند. اینکه او به بازی در حالت مالکیت توپ اهمیت می‌دهد، احتمالاً به خاطر ریشه‌های هلندی اوست. من شخصاً بیشتر بر بازی بدون توپ تمرکز دارم، یعنی تغییر وضعیت یا همان "Gegenpressing". وقتی تیمم توپ را از دست می‌دهد، چگونه عمل می‌کنیم؟ چگونه موضع‌گیری می‌کنیم؟ این‌ها سوالاتی است که برای من در فوتبال مدرن بسیار مهم است. بتازگی کتاب "Gegenpressing هیبالا" منتشر شده و به این موضوع از فوتبال پرداخته است.
زیرا این واقعیت است که در قرن ۲۱، بیشتر گل‌ها از لحظات تغییر وضعیت به دست می‌آیند، حتی در تیم‌هایی که بر مالکیت توپ تأکید دارند، مانند هلند و برزیل. این امر وجود دارد و منطقی است، زیرا زمانی که حریف توپ را از دست می‌دهد، اغلب ناهماهنگ است و می‌توان از این فرصت همیشه استفاده کرد.
بهترین مثال تیم بایرن مونیخ است. در سالی که آن‌ها لیگ قهرمانان را بردند، یک تغییر اساسی در بازی آن‌ها رخ داد. حتی بازیکنانی مانند روبرت لواندوفسکی، که بیشتر برای خط حمله و گلزنی در نظر گرفته شده بودند، به اهمیت انتخاب‌های صحیح در هنگام از دست دادن توپ پی بردند. تا ده سال پیش، تقریباً هر تیمی با عقب‌نشینی بیش از حد در نیمه خودی و فشرده‌سازی خطوط دفاعی سعی بر مشکل کردن کار برای تیم مقابا می نمودند. اما امروزه این کافی نیست؛ شما باید به سرعت و به صورت گروهی برای بازپس‌گیری و تصاحب مجدد توپ تلاش کنید. هیچ‌کس نباید کوتاهی کند. اگر این کار را به درستی انجام دهید، لحظات تغییر وضعیت، فرصت‌ها، گل‌ها و در نهایت پیروزی‌ها را به همراه خواهد داشت.
مثال‌های بیشتری از تیم‌هایی که این مهارت را آموخته‌اند وجود دارد. برای مثال، در فصل ۲۰۱۳/۲۰۱۴، آژاکس توسط آر.ب. سالزبورگ کاملاً شکست خورد. سه سال بعد، وقتی که آژاکس تحت هدایت پیتر بوس فوتبال فوق‌العاده‌ای بازی کرد و به فینال لیگ اروپا رسید، واضح بود که آن‌ها از آن شکست درس گرفته بودند. آژاکس در آن زمان نوعی از Gegenpressing را بازی می‌کرد که موفقیت‌آمیز بود. این تنها به خاطر Gegenpressing نبود، اما به شدت به آن کمک کرد. آن‌ها قطعاً گفته بودند: ما باید این عنصر را به بازی خود اضافه کنیم، وگرنه نمی‌توانیم رقابت کنیم. منطقی است، زیرا این فوتبال امروزی است.
Gegenpressing بدون شک بزرگترین تحول سال‌های اخیر است. مربیانی مانند پپ گواردیولا و یورگن کلوپ این تحول و انقلاب را تقویت کرده‌اند. کلوپ یک بار گفت: "بهترین بازیکن من Gegenpressing است." این به اندازه کافی گویا است. شخصاً در زمان حضورم در آر.ب. لایپزیگ از رالف رانگنیک الهام زیادی گرفتم. ما نمایندگان یک ایده مشترک هستیم. بسیاری از مربیان بازی را از دیدگاه مالکیت توپ می‌بینند. بسیاری از مربیان هلندی نیز همین کار را انجام می‌دهند و بسیاری از آن‌ها نیز در این کار عالی هستند. علاوه بر این، گروهی از مربیان وجود دارند که من جزو آن‌ها هستیم، که بازی را از دیدگاه لحظه از دست دادن توپ می‌بینند. در واخنینگن ما به طور مداوم بر روی این موضوع کار کردیم، تقریباً تا مرز از پا در آمدن بازیکنانم در تمرینها
Gegenpressing واقعاً جنبه‌ای جذاب از فوتبال است. همچنین به این دلیل که مسئله "توانایی" نیست، بلکه "تمایل" است. این قابل آموزش است. و نکته جالب این است که حریفان با آن بسیار مشکل دارند. وقتی که من مربی بروندبی بودم و مقاب،
